من و اتاق خالی ذهنم که به حرمت حضور تو...بوی گٔل گرفته...پدر!
دیروز ما به خیابان آمدیم...آنان نیز...ما با سکوت و آنان با نعره هایشان...ما با قلمهای شکسته و آنها...با سلاحهای انسان کُش شان...ما با عشق آمدیم و آنها لبریز از نفرت...ما سبزِ سبز....آنان اما سیاهِ...
View ArticleArticle 8
به خیابان می بریم همه آواز های پاک راهمه پرچم های زیر سقف ها را، فروخفته ها رادرون روز های آفتابی همه اشک های شوق را روی خیابان می ریزیم از نوبا همه کلمات فرو خفته در حلقوم های متورمبا دست هایی که به...
View Articleامروز زادروز من است ...
یکسال دیگر هم گذشت خیلی زود گذشت ولی خب یکسال دیگه به سن من اضافه شد نمیدونم بزرگ شدم یا نه کوچک موندم نمیدونم چی بودم و چی شدم نمیدونم اصلا این روز برای کسی مهم هستش یا نه ؟ نمیدونم اصلا کسی هست که...
View Articleمن ارشاد شدم ...
همچنان حدیث بگو و قرآن بخوانسینه چاک بده و خدا خدا کنتو موفق شدی ...وقتی به زنی حامله تجاوز شد،وقتی بطری جوابِ اعتراضِ برادرم شد،وقتی تاریخِ ایرانِ آریایی را دزدیدی،وقتی جگرِ مادرم سوخت،وقتی پدرم از...
View Articleدلتنگي ...
دلم تنگـــــــه که شالت رو دوباره سبــــــــــــــز بندازی!دلم دلتنگه حرفاته: که فردامون و میــــسازی...دلت لبریز از خونه ولی ''مـــــــردونه'' ایستـــــــادی!بریدن پاتو از خونه... نمیـــــــدونن...
View ArticleArticle 4
من که تصویری ندارم در نگاه کسی هیچ کس خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچ کس کاش فنجانی نسازد کوزه گر ازخاک من تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچ کس بهترین تقدیر گل چیدن و پژمردن است سعی کن هرگز نباشی دل به خواه...
View ArticleArticle 3
ماه مبارک رمضان هم هست. همهی کافه ها بسته شده و مذهب خیلی دموکرات و آزادیخواه اسلام به موجب نهی از منکر همه جور تظاهر به روزه خوردن را قدغن کرده. تقیه دروغ مصلحتآمیز و سیکیم خیاردی. مثل اینکه اگر من...
View Articleلالایی...
تنها تر از قبلم دنیا چه بی رحمه دلتنگی و بغضزندونی میفهمهرویای تو رویای دنیامو گرفته دستای تو، دستای تنهامو گرفته من با تو ام ، تو با منی ، عطر تورو حس میکنم شب موندنی نیست ...گریه نکن ، گریه نکن این...
View Articleبه یاد آن روزهای سبز...
آخرین سنگر سکوته خیلی حرفا گفتنی نیست آسمونشم بگیرید این پرنده مردنی...
View Articleفراموشی
چه زود فراموش کردیم دختری را که در امیر آباد روی آسفالت داغ آخر خرداد غرق در خون با چشمان باز جان داد چه زود فراموش کردیم ناله های مادری که منتظر بازگشت آزادی پسرش بود اما غافل از اینکه پسر خیلی قبل ها...
View Articleیلدا
از حال و روزهای بی تخت جمشید کشورم که بگذرم ... تقویمم را هم چشم بسته تاراج کنند ،بعضی از شب هایش را نمیتوانند از هویتم حذف کنند.... یلدا ، اتفاق کشداریست که بی دلیل سر حالم می کند ....... پاییز که...
View Article
More Pages to Explore .....